کد مطلب:234812 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:184

کیفیت «نماز» امام رضا
شیخ صدوق از رجاء بن ابی ضحاك - كه از طرف مأمون برای بردن حضرت رضا علیه السلام از مدینه به مرو، مأموریت داشت - روایت كرده است كه گفت:

من از مدینه تا مرو همراه امام بودم. به خدا سوگند كسی را در پرهیزكاری و كثرت ذكر خدا و شدت خوف از حق تعالی مانند او ندیدم.

جریان عبادت آن جناب در شبانه روز چنان بود كه چون صبح می شد، تسبیح، تحمید، تكبیر و تهلیل می گفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او می فرستاد تا آفتاب طلوع می كرد.

پس از آن به سجده می رفت و سجده را چندان طول می داد تا روز، بلند می شد. سپس سر از سجده برمی داشت و با مردم سخن می گفت و تا نزدیك زوال آفتاب، آنان را موعظه می فرمود. پس از آن تجدید وضو می كرد و به مصلای خود برمی گشت.

چون زوال می شد، برمی خاست و شش ركعت نافله ی ظهر به جا می آورد و در ركعت اول بعد از حمد، سوره ی «قل یا ایها



[ صفحه 233]



الكافرون» و در ركعت دوم و چهار ركعت دیگر، بعد از حمد سوره ی «قل هو الله احد» را می خواند و در هر دو ركعت سلام می داد و چون از این شش ركعت فارغ می شد، برمی خاست، اذان نماز می گفت و دو ركعت دیگر نافله ی پس از اذان به جای می آورد.

سپس اقامه ی نماز می گفت و شروع به نماز ظهر می كرد و چون سلام نماز می داد، آنچه خدا می خواست، تسبیح، تحمید، تكبیر و تهلیل می گفت.

پس سجده ی شكر به جا می آورد و در سجده، صد مرتبه می گفت: «شكرا لله».

پس سر برمی داشت و برای نافله ی عصر برمی خاست و شش ركعت نافله ی عصر به جا می آورد و در هر ركعت بعد از حمد، سوره ی «قل هو الله احد» می خواند و پس از فراغ، اذان نماز عصر می گفت و دو ركعت دیگر نافله ی عصر به جا می آورد و در تمام نوافل ظهر و عصر، پس از خاتمه ی حمد و سوره ی ركعت دوم، قنوت می خواند. سپس اقامه گفته و نماز عصر را شروع می كرد و چون سلام می داد، تسبیح، تحمید، تكبیر و تهلیل می گفت تا آنچه خدا خواسته باشد. بعد به سجده می رفت و در حال سجود، صد مرتبه می گفت «حمدا لله».

چون روز به پایان می رسید و آفتاب غروب می كرد، وضو می گرفت و اذان و اقامه

می گفت و سه ركعت نماز مغرب را ادا



[ صفحه 234]



می كرد و در ركعت دوم، پس از قرائت و پیش از ركوع، قنوت می گرفت و چون سلام نماز می داد، از مصلای خود، حركت نمی كرد و خدا را آنچه می خواست، تسبیح، تحمید، تكبیر، تهلیل می گفت. سپس سجده ی شكر به جا می آورد.

پس از برداشتن سر از سجده، با كسی تكلم نمی كرد تا چهار ركعت نافله ی نماز مغرب را به جا می آورد و در ركعت اول از این چهار ركعت بعد از حمد، سوره ی «قل یا ایها الكافرون» و در ركعات دیگر حمد و سوره ی توحید می خواند و پس از سلام می نشست و الی ما شاءالله تعقیب می خواند آن گاه چیزی می خورد و تا نزدیك ثلث شب مكث می فرمود.

بعدا چهار ركعت نماز عشا را به جای می آورد و پس از خاتمه ی نماز در مصلای خود می نشست و ذكر خدا می گفت و آنچه خدا خواسته تسبیح، تحمید، تكبیر و تهلیل می گفت و بعد از تعقیب نماز، سجده شكر به جای می آورد و آن گاه به رختخواب می رفت.

و چون ثلث آخر شب می شد از بستر برمی خاست و مشغول تسبیح، تحمید، تكبیر، تهلیل و استغفار می شد. پس مسواك می كرد و وضو می گرفت و هشت ركعت نافله ی نماز شب می خواند و در خاتمه ی هر دو ركعت سلامی می داد و در دو ركعت اول از این هشت ركعت، در هر ركعتی بعد از حمد، سی مرتبه سوره ی توحید



[ صفحه 235]



می خواند و بعد از این دو ركعت، چهار ركعت نماز جعفر طیار به جا می آورد و از نماز شب محسوب می نمود و چون از این شش ركعت فارغ می شد، دو ركعت دیگر را به جای می آورد. بدین طریق كه در ركعت اول، حمد و سوره ی «تبارك الملك» و در ركعت دوم، حمد و سوره ی «هل أتی» را می خواند و چون سلام نماز می داد، برمی خاست، دو ركعت نماز شفع به جای می آورد و در هر ركعت بعد از حمد، سه مرتبه سوره ی توحید می خواند و پس از خاتمه ی نماز شفع، یك ركعت نماز وتر به جای می آورد.

بعد از حمد، سه مرتبه سوره ی توحید و یك مرتبه سوره ی «قل اعوذ برب الفلق» و یك مرتبه سوره ی «قل اعوذ برب الناس» می خواند.

سپس شروع می كرد به خواندن قنوت و این دعا را می خواند:

«اللهم صل علی محمد و آل محمد، اللهم اهدنا فیمن هدیت و عافنا فیمن عافیت و تولنا فیمن تولیت و بارك لنا فیما اعطیت و قنا شر ما قضیت فانك تقضی و لا یقضی علیك، انه لا یذل من والیت و لا یعز من عادیت، تباركت ربنا و تعالیت».

سپس هفتاد مرتبه می گفت: «استغفر الله و اسأله التوبة». و چون سلام نماز می داد تا نزدیك طلوع فجر مشغول خواندن تعقیب نماز بود و سپس برای خواندن دو ركعت نافله نماز صبح برمی خاست؛ كه در ركعت اول بعد از حمد، سوره ی «قل یا ایها الكافرون» و در



[ صفحه 236]



ركعت دوم حمد و سوره ی توحید می خواند وچون فجر طلوع می كرد، اذان و اقامه می گفت و دو ركعت فریضه ی صبح را به جا می آورد. و تا طلوع آفتاب، مشغول خواندن تعقیب بود.

آن گاه دو سجده ی شكر به جای می آورد و چندان طول می داد تا روز بالا آید.

آن حضرت در ركعت اول نمازهای واجب روزانه، بعد از حمد، سوره ی قدر و در ركعت دوم سوره ی توحید می خواند، مگر در روز جمعه كه در نمازهای صبح، ظهر و عصر آن روز، در ركعت اول حمد و سوره ی جمعه و در ركعت دوم حمد و سوره ی منافقین می خواند و در نمازهای چهار ركعتی، در دو ركعت آخر، سه مرتبه تسبیحات اربعه را می خواند و در قنوت تمام نمازها، این دعا را قرائت می كرد:

«رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم، انك انت الا عزالاجل الاكرم».

در هر شهری كه ده روز اقامت می كرد، روزها روزه می گرفت و چون شب می شد، پس از نماز افطار می كرد و نافله ی نمازهای مغرب ونماز شب و شفع و وتر و نماز صبح را در حضر و سفر ترك نمی كرد.

اما نوافل نمازهای چهار ركعتی را در سفر ترك می كرد و بعد از به جا آوردن نمازهای مزبور، سی مرتبه تسبیحات اربعه را می خواند و می فرمود: این به جهت تمامی نماز است و همیشه در موقع دعا -



[ صفحه 237]



چه در نماز و یا غیر نماز - ابتدا شروع می كرد به صلوات زیاد فرستادن به رسول خدا صلی الله علیه و آله و اولاد او علیه السلام و قرآن را بسیار تلاوت می كرد و هرگاه به آیه ای می رسید كه در آن ذكر بهشت یا دوزخ شده است، گریه می كرد و از خدا درخواست بهشت می نمود و از آتش پناه می جست و در جمیع نمازهای خود «بسم الله» را بلند می گفت و چون «قل هو الله احد» را تلاوت می كرد، آهسته می گفت: «الله اكبر» و چون از خواندن آن سوره فارغ می شد، سه مرتبه می گفت: «كذلك الله ربنا» و چون «قل یا ایها الكافرون» را می خواند، آهسته در دل خود می گفت: «یا ایها الكافرون» و چون از آن سوره فارغ می شد، سه مرتبه می گفت: «ربی الله دینی الاسلام» و چون سوره ی «و التین و الزیتون» را تلاوت می كرد، بعد از فراغ می گفت: «بلی و انا علی ذلك من الشاهدین»... و هرگاه در قرآن، «یا ایها الذین آمنوا» را قرائت می كرد، آهسته می گفت: «لبیك اللهم لبیك».

در هیچ شهری وارد نمی شد، مگر این كه مردم قصد خدمتش می كردند و از معالم دین خود می پرسیدند، حضرت رضا علیه السلام آنها را جواب می فرمود و برای آنان احادیث بسیاری از پدرانش و حضرت علی علیه السلام و رسول خدا صلی الله علیه و آله می گفت.

پس چون آن حضرت را نزد مأمون بردم، از من خبر حال او را در بین راه پرسید و من آنچه از آن جناب، مشاهده كرده بودم، در



[ صفحه 238]



اوقات شب و روز و حركت و اقامت، به مأمون خبر دادم. مأمون گفت: بلی ای پسر ابی ضحاك! علی بن موسی الرضا علیه السلام بهترین اهل زمین و عالم ترین و عابدترین آنان است؛ ولی این مطلب را به كسی مگو؛ چون نمی خواهم فضل آن جناب ظاهر شود؛ مگر به زبان من و به خدا استعانت می جویم كه او را بلند كنم و قدرش را رفیع سازم. [1] .


[1] عيون اخبار الرضا، ج 2، باب 43؛ منتهي الآمال، ج 2، ص 177؛ بحارالانوار، ج 12. ص 86) مترجم).